سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هیئت متوسلین به حضرت زهرا

شمع جانِ مظلومترین اسیر خاندان حسین (ع) چگونه خاموش شد؟

حضرت ابا عبداللّه الحسین ـ علیه‏السلام ـ دختری سه یا چهار ساله به نام «رقیه» داشت. نام رقیه‌ در برخی کتاب‏های تاریخی و مقاتل نقل شده ‌و برخی دیگر مانند: «ریاض الاحزان» به نقل از بعضی افراد آورده‏اند که نام او «فاطمه‏ی صغری» است. رقیه ـ علیهاالسلام ـ در روز سوم صفر سال 61 ه‌ ق‌ در سفر اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم‏السلام ـ به شهر شام، از دنیا رفته است. شاید نام‌گذاری روز سوم محرم به نام ایشان، به این دلیل باشد که در گرماگرم عزاداری دهه‏ اول، یاد ایشان نیز گرامی داشته شود.

‌‌همان گونه که اشاره شد، مطلب زیادی در مقاتل در‌باره‏ ایشان نیامده است. از این رو، شخصیت ایشان و یا این که اصلاً حضرت امام حسین علیه‏السلام دختری به نام رقیه علیهاالسلام داشته ‌یا نه، برای ما مجمل است و در مقاطعی جنجال‌آفرین نیز شده است.

آیا امام حسین (ع) دختری به نام رقیه داشته است؟ این پرسش‌ ‌مهمی است که درباره حضرت رقیه (س) مطرح می‌شود. در میان چهره‌ها و اندیشمندان معاصر، اوج اختلاف درباره فاطمه بنت الحسین (س)، بین نظر استاد مرتضی مطهری و استاد فاطمی نیا به وجود آمده است.

جناب استاد فاطمی نیا می‌گوید اسناد و روایاتی درباره حضرت رقیه وجود دارد؛ اما شهید مطهری در تحلیل خود می‌گوید، این روایات با تحلیل تاریخی هماهنگ نیست و نمی‌تواند واقعیت داشته باشد و البته مرحوم آیت الله خوشوقت نیز در پاسخ به پرسش یکی از پامنبری‌های خود که پرسید: «آیا حضرت رقیه ـ سلام الله علیها ـ دختر امام حسین ـ علیه السلام ـ است یا خیر‌؟» پاسخ داده بود: «ایشان (حضرت رقیه) دختر یکی از شهدای کربلاست. در تاریخ که در مورد بچه‌های امام حسین می‌نویسند، دختری به نام رقیه وجود ندارد» که به شدت جنجال‌آفرین شد.


شمع جان سند اسارت خاندان در شام چگونه خاموش شد؟


البته پس از آن، آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی و آیت‌الله العظمی نوری همدانی تأکید کردند که دختر کوچک امام حسین (ع) در کربلا بوده است. آیت‌الله مکارم نوشته بود: «شکی نیست که دختر کوچکی از امام حسین‌ (ع) در شام از دنیا رفت و در آنجا دفن شد و حرم فعلی منسوب به‌‌ همان دختر است، اما اینکه نام آن دختر رقیه بوده یا نام دیگری داشته در بین دانشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد؛ هر چند معروف این است که نامش رقیه است‌».

آیت‌الله نوری همدانی نیز تأکید کرده بود: «در کتاب‌هایی چون کامل بهائی و نفس‌المهموم و کتاب‌های معتبر دیگر دختر خردسالی که برخی نام او را رقیه نامیده‌اند و در شام به شهادت می‌رسد، برای امام حسین‌ (ع) ذکر کرده‌اند و اگر کسی برای آن حضرت نذر کند، باید آن را ادا نماید و مضجع موجود در دمشق متعلق به آن حضرت است‌».

مرحوم میرزا جواد تبریزی (ره) نیز در این باره گفته بود: «مزار کنونى حضرت رقیه بنت الحسین ـ علیهما السلام ـ در شام، از اول مشهور بوده، گویا حضرت امام حسین (علیه السلام) نشانى را از خود در شام به یادگارى سپرده است، تا فردا کسانى پیدا نشوند که به انکار اسارت خاندان طهارت ـ علیهم السلام ـ و حوادث آن پردازند، این دختر خردسال گواه بزرگى است بر اینکه در ضمن اسیران حتى دختران خردسال نیز بوده‌اند...‌».

با این حال، به‌‌ همان مواردی که در بعضی کتاب‏‌ها نقل شده است، بسنده می‌‏کنیم. برخی گفته‌‏اند که یزید، اهل بیت امام حسین ـ علیه‏السلام ـ را در خرابه ‏ای نزدیک کاخ خود جای داد. این در حالی بود که زنان اهل بیت ـ علیهم‏السلام ـ شهادت پدران بچه‏‌ها را از آنان پنهان می‌‏داشتند و می‌‏گفتند که پدرانشان به مسافرت رفته ‏اند. این جریان ادامه داشت تا اینکه یزید، آنان را در کاخ خود جای داد.

درباره شهادت حضرت رقیه آمده است: عصر روز سه شنبه در خرابه در کنار حضرت زینب (س) نشسته بود. جمعی از کودکان شامی را دید که در رفت و آمد هستند. پرسید: عمه جان! اینان کجا می‌روند؟ حضرت زینب (س) فرمود: عزیزم این‌ها به خانه‌هایشان می‌روند. پرسید: عمه! مگر ما خانه نداریم؟ فرمودند: چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است. تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد.

بلافاصله پرسید: عمه! پدرم کجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه‌ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند.

خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. سر مطهر سید الشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید‌الشهدا را دید، سر را برداشت و در آغوش کشید.

بر پیشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و ناله‌اش بلند‌تر شد، گفت: پدر جان چه کسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ پدر جان چه کسی رگ‌های گردنت را بریده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذی أَیتَمَنی علی صِغَرِ سِنِّیِ» چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ پدر جان یتیم به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان کاش خاک را بالش زیر سرم قرار می‌دادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمی‌دیدم.

دختر خردسال حسین (ع) آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در‌‌ همان خرابه مدفون نمودند. [1]

 [1] شرح شمع: صفحه 310 - نفس المهموم456 -الدمع الساکه141


مراسم شالاندازی و سیاهپوشان مداحان

در این مراسم که با حضور انبوه مردم، مداحان و ذاکران اهل بیت (ع) برگزار شد تعدادی از مادحین معروف کشوری همچون حاج حسن خلج، مشکینی، غفارنژاد، خرسندی و ... به اجرای برنامه و ذکر مصیبت پرداختند.



ابراز نگرانی یک مرجع تقلید از برخی عزاداریها

آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی از ایجاد سبک‌های صوفیانه و عزاداری همراه با موسیقی ابراز نگرانی کرد و گفت: «هر روز نمی‌شود یک حکم از احکام الهی را به بهانه‌های مختلف کنار بگذاریم و تحریف کنیم».
این مرجع تقلید در گفت‌وگو با شفقنا ضمن تشریح شرایط عزاداری مطلوب، پرهیز از غلو و دروغگویی را یکی از این شرایط دانست و تصریح کرد: مطالبی که نقل می‌شود، باید از منابع معتبر باشد. هر مجلسی که اشخاص را به اولیای خداوند توجه دهد و مصائب حضرات را بهتر بیان کند، بیشتر مطلوب شرع مقدس است. در عزدارای دروغ نباشد و از وزن‌های صوفیانه که اخیرا می‌خوانند اجتناب کنند.
وی تأکید کرد: سبک‌هایی که با موسیقی همراه می‌شود ناجور است و از اینها باید اجتناب کنند. هر روز نمی‌شود یک حکم از احکام الهی را به بهانه‌های مختلف کنار بگذاریم و تحریف کنیم.
شبیری زنجانی تصریح کرد: به خاطر جلب توجه عوام دروغ تحویل مردم ندهند. در ذهن عوام خیلی دروغ رفته است. این‌طور نباشد که آدم مطابق میل آنها صحبت کند. این یک گرفتاری است که خیلی‌ها مطابق ذهن عوام مطالبی را دنبال می‌کنند، عوام هم خیال می‌کنند این مطالب وحی منزل است. در ایام عزاداری برای مردم از کتاب‌های معتبر مطلب نقل کنند، نه هر چیزی را که با آن کارشان بهتر می‌گیرد. بالاخره چهار نفر انسان باسواد، دروغ بودن مطلب را می‌فهمند و مسائل صحیح و راست هم زیر سوال می‌رود. البته از کتاب‌هایی هم که به راست و دروغ پایبند نیستند نباید مطلب نقل کرد بلکه از کتاب‌های معتبر مثل «نفس المهموم» بهتر است استفاده شود. ممکن است این کتاب‌ها هم درست یا نادرست باشند ولی کتابی‌هایی هستند که نویسندگان آنها آدم‌های نسبتا معتبری هستند.
این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: آنچه که باعث پیشرفت در همه امور است، اخلاص است. انسان باید خدا و پیغمبر و مذهب را در نظر داشته باشد. اگر اخلاص باشد عمل از طرف خداوند تایید می‌شود و اگر نباشد آثار آن در حد اعلاء نیست. مهم این است که انسان پیوند خود با خدا را محکم کند. رضاخان همه حوزه‌های علمیه را به هم ریخت اما در آن شرایط حوزه علمیه قم باقی ماند. این به خاطر اخلاص موسس این حوزه «آشیخ عبدالکریم حائری» و کسانی بود که بعد از او حوزه را نگه داشتند. طلبه اگر در تبلیغ به دنبال رفع مشکلات مردم و محکم کردن پیوند آنان با خاندان وحی باشد، موفقیت بیشتری دارد و عنایت خداوند و اولیای خدا هم به او بیشتر است.
شبیری زنجانی اظهار کرد: رفتار طلبه باید معرف دین باشد. رفتارها باید مطابق بیانات حضرت صادق - علیه‌السلام - باشد. رفتاری کنند که موجب اعتقاد مردم به خاندان وحی باشد. هر طلبه‌ای اگر خوب عمل کند به امام صادق - علیه السلام - خدمت کرده است و اگر بد عمل کند صدمه به این مکتب خورده است. لذا سعی اول طلبه در هدایت‌های اشخاص تهذیب نفس خود و اعمال خودش است، البته به حضرات معصومین - علیهم‌السلام - هم توسل کنند که خداوند موفقشان گرداند و از تبلیغ نتیجه مطلوب بگیرند.

فعالیت هیئت متوسلین ذوالجناح غیرقانونی است

معاون فرهنگی و پژوهشی اداره کل تبلیغات اسلامی استان مرکزی گفت: هیاتی با نام رسمی متوسلین ذوالجناح در این استان وجود ندارد و فعالیت چند نفر تحت این عنوان غیرقانونی است.
حجت الاسلام داود چمانی در واکنش به انتشار خبری مبنی بر فعالیت افرادی تحت عنوان متوسلین ذوالجناح در یکی از شهرهای استان مرکزی، به خبرنگار ایرنا گفت: خرافه گرایی و مباحث انحرافی از اهداف فعالیت، تحت پوشش این عنوان است.
وی تصریح کرد: افرادی که با این گونه نام ها فعالیت کنند، به طور حتم اهداف انحرافی و خرافی دارند و با آنان برخورد خواهد شد.
معاون اداره کل تبلیغات اسلامی استان مرکزی افزود: نام هیات های مذهبی باید درخور شان و جایگاه والای امام حسین (ع) و برنامه های مذهبی باشد.

داستان تکیه نیاوران قدیمیترین تکیه طهران

تکیه نیاوران قدیمی‌ترین تکیه تهران است که هنوز پا برجاست. علم کردن این تکیه به زمان ناصرالدین شاه برمی‌گردد اما در طول این سالها تغییرات بسیاری کرده است. یکی از قدیمی های تکیه می‌گوید مرشد اکبر و حاج اسدالله خیری از مداحان معروف و ملا ابوتراب، حاج آقا دین پرور و حاج آقادربندی از منبریهای این تیکه بوده اند...

دیوارهای کاخ نیاوران که تمام می شود روبرو گنبدی سبز رنگ است که روزگاری یکی از پر رونق ترین تکیه های تهران بوده است و حالا عنوانش قدیمی ترین تکیه تهران است. نمای بیرونی اش این قدمت را نشان نمی دهد. از در چوبی و قدیمی اش که پا به داخل می گذاری می توان سفری به تاریخ کرد. جایگاهایی که پیش از این بزرگترها برآن تکیه می زدند و نخلی که نقاشی روی آن به زردی می‌زند. کنار درورودی موزه ای از وسایل قدیمی تعزیه خوانی و قوری و سماورهای قدیمی است. سقف این بنای دایره ای شکل چوبی ست و میانه آن هم ضریح بازسازی شده امام حسین علی (ع) است.

محیط طباطبایی تهران شناس درباره قدمت این بنا  به مهر می گوید: تکیه نیاوران قدمتش به 153 سال پیش بر می گردد و در زمان ناصرالدین شاه قاجار ساخته شده است. اوکه علاقه زیادی به برپایی مجالس تعزیه داشت و تکیه دولت ساخته‌شده به دست او زبانزد همه بود دستورساخت بنای تکیه نیاوران را به دست استاد حسن خرپاکوب داد.

او ادامه می دهد: ناصرالدین‌شاه که از ابتدای سلطنت خود به نیاوران علاقه داشت و بیشتر اوقاتش را در آنجا می‌گذراند، طی سال‌هایی که ایام محرم مصادف با تابستان می‌شد و او در کاخ صاحبقرانیه و نیاوران به سر می‌برد تصمیم گرفت تکیه‌ای نیز در آن منطقه بنا کند.

مساحت تکیه 1500 مترمربع و مشتمل بر صحن میانی مستطیل شکل با گوشه‌های پخ شده است که در چهار ضلع آن طاق‌نماها و غرفه‌هایی، در دو طبقه ساخته شده‌اند. فضای میانی تکیه، در اصل روباز بوده و تنها به هنگام مراسم با چادر مسقف می‌شده که حدود نیم قرن پیش، با کمک افراد خیر و استادی استاد حسن‌ بخارا با پوشش شیروانی پوشانده شد. این تکیه در دوره پهلوی مرمت کلی و در سال 1361 نیز سقف آن تعمیر شده است. با وجود تعمیر هنوز هم، ساختار یک قرن و نیم پیش تکیه حفظ و از قسمت‌های سکوی دایره‌ای شکل میانی برای اجرای شبیه خوانی و ایوان تشکیل شده است.

قطر فضای دایره‌ای آجری وسط 20 متر است که اطراف آن 10 ستون سیمانی با پوشش چوب گردو قرار دارد. در ایوان که شرکت‌کنندگان در آن می‌نشینند و مراسم را تماشا می‌کنند، لبه‌های ایوان هنوز چوبی و دست‌نخورده باقی مانده است‌. روی ایوان پایین،‌ ایوان دیگری بنا شده که طبقه دوم تکیه را تشکیل می‌دهد و جایگاه زنان است‌. در اصلی تکیه هم با ارتفاع بیش از سه متر و نیم و قطر 50 سانتی‌متر از چوب گردو ساخته شده که همچنان پابرجاست‌.

حسین لاجوردی یکی از قدیمی‌های این تیکه است. بازنشسته آموزش و پرورش است و تاریخ شفاهی تکیه محسوب می شود.

او درباره تکیه می گوید: فرم تکیه در طول زمان تغییرات زیادی کرده است در آن روزگار خبری از شیروانی و خرگاه و طاق نما نبود. دور تا دور این تیکه طاق نما بوده است و هر کدام از این طاق نماها نیز مربوط به یکی از خانواده های نیاوران می شد که می آمدند در قسمت خودشان چای درست می کردند و با چراغ نفنی و پارچه سیاه به استقبال محرم می رفتند.
او ادامه می دهد: محرم ها اینجا را چادر می زدند و عزاداری می کردند. اما بعد از محرم و صفر این جا تعطیل بود و تبدیل به کاه انبار می شد. بعد ها آمدند این جا را شیروانی زدند و سرو شکلی دادند و در طول سال نیز فعال شد.

لاجوری به ضریح میانه تکیه اشاره می کند و می گوید: این را سال پیش یکی وقف تکیه کرد. هنوز هم در تیکه نیاوران تعزیه اجرا می شود و بچه های نیاوران خود تعزیه خوانی می کنند.

او می گوید: قدیم تر ها آن روبه رو (اشاره به منبر می کند) دیری بود که پله می خورد و به طبقه بالا که قسمت خانم ها بود می رفت. اما حالا جمعیت آنقدر بالا رفته است که نمی توان به شکل گذشته از اینجا استفاده کرد. آن زمان کل نیاوران و جمال آباد دوهزارو 500 خانوار جمعیت داشت.

تعزیه خوان از قم می آوردند اما حالا خودمان تعزیه خوانی می کنیم. لاجوردی می گوید: چند روز بعد از عاشورا و آخرهای صفر تعزیه خوانی شروع می شود. او درباره روحانیونی که بالای منبر تکیه نیاوران رفته اند می گوید: ملا ابوتراب، حاج آقا دین پرور، حاج آقا دربندی، شیخ هادی نوری و حالا هم استاد منطق و فلسفه حاج آقا مصطفایی 40 سالی است که بر منبر این تیکه ما را به فیض می رسانند.

لاجوردی اضافه می کند: مرشد اکبر،حاج اسدالله خیری از مداحان معروف این تیکه بوده اند.

از او درباره غرفه ای از وسایل قدیمی که در ابتدای تکیه است می پرسم که پاسخ می دهد: اینجا از ابتدا نیاوران نبوده است دهی بوده است به نام گردوی که در خصوص پیشینه او دو روایت وجود دارد. یک روایت مربوط می شود به سفر امام حسن عسکری که می گویند در سفر به مازندران از این نقطه عبور کرده است و مردم دور ایشان جمع می شدند و سوالاتشان را می پرسیدند به همین دلیل به این مکان "گرد، وی " می گفتند.

روایت دوم مربوط می شود به مزرعه ای که برای برادر بهرام چوبین به نام "کردیه" بوده است که در طول زمان به "گرد وی" تبدیل شده است. این وسایل نیز وقف تیکه گردوی است که به این تیکه آورده شده است .

به اعتقاد او امام حسین (ع) به این مکان نظر ویِژه ای دارد و از شفاهایی که زیر نخل این تکیه گرفته شده است می گوید.

لاجوردی خاطره ای از کودکی اش که مربوط به تیکه نیاوران است نقل می کند. او که پدرش نیز مداح بوده در ایام محرم نفسش بند می آمده. مادرش پای برهنه به درب چوبی تیکه می آید وسلامت فرزندش را می خواهد. به خانه که برمی گردد کودکش شفا گرفته است.

غروب است و تکیه را آماده مراسم عزاداری شب می کنند. باید هوای تکیه گرم تر شود و بخاریها هنوز روشن نشده است...

از راهروی باریکی بالا می روم و وارد قسمت خانم ها می شود. دیوارهای این قسمت بلند شده است و دیگر لازم نیست از آن بالا مراسم پایین را نگاه کنند زیرا تلویزیون ها ال سی دی بزرگی در آنجا نصب شده است.

علی اصغر شهنازی متولی این تیکه است. او که در حال آماده کردن تیکه برای مراسم شب است می گوید: از بچگی برای عزاداری ایام محرم به تیکه نیاوران می امدم. در همین محل هم به دنیا آمده ام، دم محله قبرستانی می‌نشستیم.

او ادامه می دهد: این جا قناتی داریم به نام قنات شمالی. بچه که بودیم اوایل محرم را می رفتیم آن جاو وقتی مراسم تیکه نیاوران آغاز می شد می آمدیم اینجا.

قبل از او متولیان تکیه حاج اسماعیل نیاورانی بود و بعد از او نیز حاج محسن پدرام و گرجی و حالا هم 5 سالی است که شهنازی متولی قدیمی ترین تکیه تهران را بر عهده دارد.

اینجا باقی مانده دوران رونق تعزیه در تهران است. در روزگاری در این شهر علاوه بر تکیه دولت نزدیک به 50 تکیه دیگر وجود داشت که همه آنها در ایام سوگواری محرم با پارچه سیاه و نشان‌های مذهبی پوشیده و مراسم عزاداری سرور شهیدان در آنها برگزار می‌شد.

هر محله چندین تکیه مسقف و بی‌سقف داشت که مهم‌ترین‌شان تکیه‌های حاج میرزا آقاسی، عباس‌آباد، نیاوران، سپهسالار، سرچشمه، ولیخان، زنبورک‌خانه، نوروزخان، تکیه سیدنصرالدین، قورخانه، عودلاجان و... بود.

غروب نزدیک است و جنب و جوش نیز در تیکه بیشتر می شود. این روزها هر شب دراین جا مراسم عزاداری برپا می شود و قدیمی های نیاوران را برای عزاداری گرد هم می آورد.


شعر ( آخر شده ماه حسین من میزبان گم کرده ام )

 

ای ساربان آهسته ران آرام جان گم کرده ام

آخر شده ماه حسین من میزبان گم کرده ام

 

در میکده بودم ولی بیرون شدم چون غافلین

ای وای ازین بی حاصلی عمر جوان گم کرده ام

 

پایان رسد شام سیه آید حبیب من ز ره

اما خدا حالم ببین من مهربان گم کرده ام

 

ای وای ازین غوغای دل از دلبرم هستم خجل

وقت سفر ماندم به گل من کاروان گم کرده ام

 

نعمت فراوان دادی ام منت به سر بنهادی ام

اما ببین نامردی ام صاحب زمان گم کرده ام

 

من عبد کوی عشقم و من شاه را گم کرده ام

آقا تو را گم کرده ام مولا تو را گم کرده ام

 

بنوشتم این نامه چنین با خون دل ای مه جبین

اما ببین بخت مرا نامه رسان گم کرده ام


یک تاجر چینی شیعه شد

همزمان با ایام مبارک غدیر، یک سرمایه‌دار چینی با حضور در بیت مرحوم آیت الله العظمی بروجردی(ره)، به دین مبین اسلام و مذهب حقه تشیع مشرف شد.  

به گزارش خبرگزاری حوزه، هونگ جون چن(hong jun shen) معروف به ریچارد از سرمایه‌داران چینی که در نقاط مختلف از جمله ایران سرمایه‌گذاری‌های متعددی انجام داده و چند کارخانه صنعتی در ایران و چین دارد، با حضور در بیت مرحوم آیت الله العظمی بروجردی(ره) در قم، پس از ادای شهادتین، به دین مبین اسلام و مذهب حقه تشیع گروید.



این تازه مسلمان چینی در این مراسم از آیت‌الله علوی‌ بروجردی خواست که نامی اسلامی برایش انتخاب کند و ایشان نیز به مناسبت ایام ولایت امیرالمومنین علی بن ابیطالب(ع)، نام مبارک "علی" را برای او انتخاب کرد.

آیت‌الله علوی ‌بروجردی در این مراسم معنوی با معرفی مکتب تشیع، گفت: ما معتقدیم خداوند متعال منشا هستی است و این گونه نیست که عالم هستی را ایجاد کرده و به حال خود رها ساخته باشد.

وی ادامه داد: نیروی واحدی وجود دارد که همه نیروها و اتفاقات عالم در همه زمان‌ها از او سرچشمه می‌گیرد و آن نیروی واحد، خداوند متعال است.

*اسلام؛ دینی بر اساس فطرت انسانی

وی با بیان این که اسلام دینی بر اساس فطرت انسانی است، افزود: دین اسلام پیروان خود را به انجام اعمال نیک و فضایلی دعوت می‌کند که از دیدگاه‌ همه عقلا فضیلت به شمار می‌روند.

استاد حوزه علمیه قم تاکید کرد: ما معتقدیم که حضرت محمد‌(ص) پیامبر خاتم است و بعد از ایشان پیامبر دیگری نخواهد بود و رسول اکرم‌(ص) از طرف خداوند، جانشینانی را به عنوان امام نصب کرده که واسطه بین مردم و خدا می‌باشند.

آیت الله علوی بروجردی تاکید کرد: روز غدیر، روز اعلام این جانشینی است و ما معتقدیم که جانشین دوازدهم پیامبر اسلام‌(ص) از نظرها غایب است و امیدواریم روزی ظهور کند و جهان را پر از عدل و داد فرماید.

*هیچ دینی به کاملی اسلام نیست

هونگ جون چن نیز در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در رابطه با تشرف خود به آیین اسلام، گفت: در چین ادیان و مذاهب متعددی وجود دارد و افراد با دیدگاه‌ها و مذاهب مختلفی زندگی می کنند، من پس از ارتباطی که با دوستان ایرانی‌ام داشتم، به این نتیجه رسیدم که هیچ کدام از آیین‌ها و مذاهب به کاملی اسلام و تشیع نیست و دین اسلام بسیار شفاف و روشن است.

*هنگام ادای شهادتین احساس خاصی داشتم

وی درباره احساس خود هنگام ادای شهادتین، ابراز داشت: در هنگام ادای شهادتین، حس خاصی داشتم که قابل بیان و توصیف نیست و به نوعی احساس می‌کردم که از خداوند متعال انرژی می‌گیریم.

علی تازه مسلمان شده با اشاره به این که پذیرفتن اسلام و عمل به دستورات آن را بهترین راه برای رسیدن به سعادت و اهداف خود می دانم، افزود: من از امروز تلاش می‌کنم که تمام اعمال و رفتارم بر اساس آیین اسلام و مذهب تشیع باشد و هر چیزی که اسلام ناب توصیه می‌کند را انجام بدهم تا یک مسلمان و شیعه واقعی باشم.


توصیههای آیتالله مظاهری به مناسبت عید غدیر

رئیس حوزه علمیه اصفهان گفت: روز عید غدیر بهترین روزها است و عیدی افضل‌تر از این عید نداریم و شیعه باید روز عید غدیر را خیلی اهمیت بدهد، بلکه هفته غدیر و هفت? ولایت داشته باشد.‌

به گزارش خبرگزاری فارس آیت‌الله حسین مظاهری در پاسخ به سئوالی درباره حلول عید سعید غدیر خم پیرامون کم و کیف اعمال این روز مبارک اظهار کرد: روز عید غدیر باید جشن‌ها و دید و بازدیدها عالی باشد، البته باید در ضمن آنها گناه نباشد که امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه» را ناراحت کند، بلکه باید مداح‌ها مدح بخوانند و اهل منبر منقبت اهل‌بیت«علیهم السلام» به ویژه امیرالمؤمنین«علیه سلام‌‌» را بگویند و البته باید اغراق نباشد و بهانه دست مخالفان داده نشود.

رئیس حوزه علمیه اصفهان در ادامه افزود: همچنین افراد متمکّن، دیگران را اطعام کنند و نهار و شام بدهند، البته بدون اسراف و تبذیر و بهتر از آن، کمک به مستمندان است که باید در این روز بزرگ زیاد باشد، چنانکه همه باید سعی کنند با نماز، دعا و توسل و اعمال نیک، شباهتی به امیر‌المؤمنین«سلام‌الله علیه» داشته باشند.

مرجع عالی‌قدر جهان تشیع ادامه داد: آنچه مهم‌تر از هم? این‌ها است، اینکه همه باید گناه نداشته باشند، چه در خانه و خلوت و چه در بیرون از خانه زیرا امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه» فرموده‌اند: «عید روزی است که در آن روز گناه نباشد».

آیت‌الله مظاهری در پایان خاطرنشان ساخت: عمل به اعمال و مستحبات عید ‌غدیر که مرحوم محدث قمی«ره» در مفاتیح‌الجنان به صورت مفصّل نقل کرده است نیز در این روز سفارش می‌شود.

تاریخ عقد و ازدواج حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) و همچنین سن ایشان

تاریخ عقد و ازدواج حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) و همچنین سن ایشان در هنگام ازدواج چقدر بوده است؟
پرسش
سلام تاریخ خواستگاری حضرت علی(ع) از فاطمه زهرا(س) چه زمانی بوده است؟ و فاصله بین خواستگاری ایشان تا ازدواج چه مدت زمانی بوده است؟ با تشکر
پاسخ اجمالی

در سن شریف حضرت علی و فاطمه (ع) هنگام ازدواج و همچنین تاریخ عقد و رفتن حضرت فاطمه (ع) به خانه امام علی (ع) اختلاف نظر بسیاری، در میان شیعیان و اهل سنت وجود دارد. این اختلاف از اختلاف در تاریخ ولادت فاطمه (ع) نشأت گرفته است. بنابر نظر برخی حضرت فاطمه (ع) پنج سال پس از بعثت به دنیا آمد و هشت سال با پدرش در مکه ماند سپس به مدینه هجرت کرد و دو سال پس از ورود به مدینه، پس از جنگ بدر، با على (ع)، ازدواج کرد. اما برخى می گویند فاطمه (ع) در سال دوم بعثت به دنیا آمد، بنابراین سن وى به هنگام ازدواج ده یا سیزده سال بوده است. و برخی از اهل سنت، با توجه به دیگر شواهد تاریخی، سن حضرت فاطمه (ع) هنگام ازدواج را، 15 سال و نیم و برخی دیگر 18 سال و سن امام علی (ع) را 21 سال دانسته اند.

در خصوص روز و ماه عقد و ازدواج  آن حضرت نیز، اقوال مختلفى نقل شده است:

1. روز اول ذى حجه عقد و روز سه شنبه ششم همان ماه ازدواج کرد.

2. عقد حضرت فاطمه (ع) در ماه صفر بود، امام على (ع) پس از گذشت چند روز از ماه شوال با حضرت فاطمه (س) ازدواج کرد.

3. عقد در ماه رمضان انجام پذیرفت و ازدواج در ماه ذى حجه.

4. زفاف حضرت فاطمه در شب پنج شنبه، بیست و یکم ماه محرم بوده است...

پاسخ تفصیلی

این پرسش را در دو قسمت که عبارت است از: سن امام علی و حضرت فاطمه (ع) هنگام ازدواج، و زمان عقد و رفتن حضرت زهرا (ع) به خانه امیر مؤمنان مورد بررسی قرار می دهیم.

الف. سن امام علی و حضرت زهرا (ع) هنگام ازدواج

بنابر اختلاف نظرى که در مورد تاریخ ازدواج آنان وجود دارد، ممکن است ازدواج امام علی (ع) با حضرت فاطمه(ع) در سال اول یا دوم و یا سوم پس از هجرت بوده است. علماى شیعه در تعیین سن حضرت فاطمه به هنگام ازدواج از چهارده سال بیشتر نگفته‏اند.[1]

بنابر نظر اکثر عالمان شیعه؛ سن حضرت در زمان ازدواج، 9 یا 10 یا حداکثر 11 سال بوده است.[2]

به عقیده برخی، حضرت فاطمه (ع) در سن چهل و یک سالگی پیامبر (ص) به دنیا آمد و حضرت رسول(ص) بعد از جنگ احد، فاطمه را به ازدواج علی (ع) در آورد و سن حضرت زهرا هنگام ازدواج 15 سال و 5 ماه و نیم بوده است و سن امیر مؤمنان (ع) 21 سال و 5 ماه بوده است.[3]

عده دیگر گفته اند: حضرت فاطمه (ع) به هنگام ازدواج هجده سال داشته است.[4] ابن حجر در الإصابة [5] و ابن سعد در طبقات الکبیر نیز همین قول را روایت کرده‏اند.[6]

ب. روز و ماه ازدواج آن حضرت

1. روز اول ذى حجه عقد فاطمه (ع) و روز سه شنبه ششم همان ماه، ازدواج حضرت بوده است.[7]

2. در ماه شوال پس از بازگشت حضرت علی (ع) از جنگ بدر بوده است.[8]

3. بنابر روایت امام صادق (ع): عقد على و فاطمه (ع) در ماه رمضان، و ازدواج آنها در ذى حجّه سال دوم هجرى بوده است.[9]

4. زفاف فاطمه در شب پنج شنبه، بیست و یکم ماه محرم سال سوم هجرت بوده است...[10]

5. برخی بر این عقیده اند که: عقد حضرت فاطمه (ع) در اواخر ماه صفر و ازدواج در ماه ذی حجه بوده است.[11]

6. عده ای نیز گفته اند که عقد در ماه ربیع الأول بوده و در همان ماه ازدواج صورت پذیرفته است.[12]

7. ابن سعد روایت کرده است که ازدواج فاطمه (ع) با على (ع) پنج ماه پس از ورود پیغمبر (ص) به مدینه در ماه رجب صورت پذیرفت و پس از بازگشت از بدر او را به خانه على (ع) فرستاد.[13]

گفتنی است که با توجه به تاریخ تولد حضرت فاطمه (س) که در آن نیز اختلاف است؛ برخی از اقوال ذکر شده است.

 

[1]ر.ک: امین، سید محسن ، أعیان الشیعة، ج 1، ص 313، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، 1406 ق.‏

[2] انصاری، اسماعیل،الموسوعة الکبرى عن فاطمة الزهراء،ج‏4،ص21، دلیل ما، قم، 1428ق.

[3]ر.ک: ابن عبد البر، الاستیعاب فى معرفة الأصحاب ، ج 4، ص 1893، بیروت، دار الجیل، ط الأولى،  1412/1992.

[4]ر.ک: ابوالفرج اصفهانى، مقاتل الطالبیین،‏ ص 59، دار المعرفة،بیروت‏، بی تا.

[5]ر.ک: ابن حجر، الإصابة فى تمییز الصحابة، ج 8، ص 264، بیروت، دارالکتب العلمیة، ط الأولى، 1415/1995.

[6] ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبرى، ج 8، ص 18، دار الکتب العلمیة، ط الأولى، 1410/1990.

[7] ر.ک: ابن شهرآشوب‏، المناقب، ج 3، ص 357، قم‏، 1379 ق.‏

[8]شیخ طوسی، الأمالی، ص 43، دار الثقافة، قم، 1414ق.

[9] إربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج 1، ص 364، مکتبة بنی هاشم، تبریز، 1381ق.

[10]ر.ک: سید بن طاوس، إقبال ص 584، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1367 ش.

[11]مجلسی، بحار الأنوار، ج 19، ص 192-193، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ق.

[12] همان.

[13] ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبرى، ج 8، ص 18، دار الکتب العلمیة، ط الأولى، 1410/1990.